دسته گل مس برای بدرقه سرچشمه

دومین دربی شهر کرمان بین تیم های مس کرمان و مس سرچشمه در حالی برگزار می شد که با سقوط تیم سرچشمه شاید تا سال ها، دیگر کرمانی ها "مس کرمانیکو" نبینند! خیلی ها در سراسر کشور با قاطعیت از ملاطفت برادران مسی در این بازی برای بقای برادر بزرگتر در لیگ برتر می گفتند اما آن هایی که در کرمان از وضعیت دو باشگاه خبر داشتند به خوبی می دانستند که این دو تیم برای اثبات خیلی مسائل روبروی هم قرار می گیرند. به خصوص مس کرمان که هم انگیزهای بقا را داشت و اصلا دوست نداشت توسط مس سرچشمه به جمع تیم های فانوس به دست دعوت شود و هم به شدت از باخت دو بر صفر دور رفت آزرده خاطر بود و خیلی دوست داشت انتقام آن شکست را بگیرد. مجموعه ای از اتفاقات از نشستن قاسمپور برروی نیمکت مس و الهامی برروی نیمکت سرچشمه و اختلافات شدید دو سرمربی تیم ها با یکدیگر و حرف های مدیر عامل باشگاه سرچشمه قبل از بازی و... سبب شده بود که این بازی کاملا انگیزه های حیثیتی داشته باشد. کرمانی هایی که ورزشگاه را با پرچم نارنجی تسخیر کرده بودند کاملا منتظر بودند تا مزه یک دربی واقعی را زیر دندان مزه کنند.

15 دقیقه قبل از بازی: ورزشگاه باهنر که در بازی با شاهین بوشهر دچار ناپرهیزی کامل شد و تمام صندلی هایش به سود مس کرمان تسخیر شده بود این انتظار را داشت که برای دربی هم تمام صندلی هایش را حراج کند اما با اینکه ده هزار صندلی آن پر شده بود اما بازهم صندلی های خالی به چشم می زد. اما وقتی ورزشگاه شرایط سکوهای بازی رفت را به یاد آورد به همین اندازه هم کاملا خوشحال و مغرور شد!

10 دقیقه قبل از بازی: با توجه به اینکه هم نام هر دو تیم یکسان بود و هم رنگ پیراهن های آن ها تشخیص اینکه هواداران کدام تیم را تشویق می کنند بسیار سخت بود!! اما زمانی که کل ورزشگاه فریاد مس بزرگ کرمان را با لحنی طعنه آمیز سر داد مشخص شد در نبرد سکوها هیچ شانسی برای مس سرچشمه وجود ندارد.

5 دقیقه قبل از بازی: از دورن تونل ورزشگاه خبرهای جالبی به گوش می رسید. گویا مسئولین دو تیم برای سردتر شدن برخوردهایشان با یکدیگر از هیچ کوششی دریغ نمی کردند! آن ها کاملا قهر آمیز با یکدیگر رفتار می کردند تا مشخص شود سطح برادری دو مس در چه سطحی قرار دارد! البته آن ها صورت هایشان را گرم می کردند که در برابر دوربین های تلویزیونی لبخندی به غایت تصنعی به یکدیگر بزنند!

2 دقیقه قبل از بازی: روبوسی دو نیمکت با یکدیگر خودش در حد یک فیلم اکشن سوژه داشت! الهامی و قاسمپور سردترین دست ممکن را بدون روبوسی با یکدیگر دادند. اکثر بازیکنان دو تیم ترجیح دادند به سمت نیمکت های یکدیگر نروند و در مهمترین اتفاق اصغر شرفی بیشترین فاصله را با قاسمپور گرفت تا با او مجبور به احوال پرسی نشود! مربی مس سرچشمه اصلا به روی نیمکت نیامد تا اوج تخاصم طرفین مشخص شود.

1 دقیقه قبل از بازی: آرمان شهداد نژاد که دوباره دروازه بان فیکس مس شده بود برای اینکه نشان دهد چقدر با اخلاق است و درصدد رفع کدورت ها می باشد و درصدد است دو تیم را به هم نزدیک تر کند، با جوراب های همرنگ تیم سرچشمه به زمین آمد که البته این کار او باعث شد بازی برای دو دقیقه به وقفه بی افتد و به دستور داور او مجبور به تعویض آن ها شود! حالا بیا و اخلاق مداری کن...!

دقیقه 3: دو طرف که قبل از بازی برای یکدیگر دسته گلی سفارش نداده بودند نشان دادند که در زمین از همان اول برای هم گل کنار گذاشته اند. قاسم دهنوی سریع ترین گل این فصل مس را به ثمر رساند و پاس عرضی سالاری را با یک شوت محکم از پشت شش قدم به تور سرچشمه جسباند. او هم ثابت کرد که برای نزدیک تر کردن دو تیم برنامه دارد چراکه بعد از گل به جای خوشحالی با هم تیمی هایش خود را به آغوش ساکت الهامی مربی مس سرچشمه رساند! هرچند که الهامی که حسابی ساکت شده بود با این شیوه شادمانی دهنوی بیشتر عصبانی تر شد!

دقیقه 6: دهنوی نشان داد که می خواهد نقش اول این بازی باشد. شوت سرکش او را خزایی دفع کرد تا یکبار دیگر ساکت الهامی در شادی او شریک نشود.

دقیقه 7: اصغر شرفی که مجبور شده بود گل قاسمپور را به گونه ای دیگر دریافت کند سرانجام رضایت داد از رختکن بییرون بیاید و روی نیمکت تیمش بنشیند! البته او بعدها رسما اعتراف کرد که به خاطر طولانی شدن کارهای واجب در رختکن نبوده است و به خاطر روبرو نشدن با قاسمپور در آنجا مانده است.

دقیقه 10: گویا آمدن شرفی روی نیمکت سرچشمه روحیه بازیکنانش را ناگهان چند برابر کرده است چراکه چند دقیقه بعد کرنر ارسالی منصوری پس از برگشت شهدادنژاد در شلوغی جلوی دروازه به باجلان رسید تا او با شوتی محکم زیر طاق دروازه مس جای دهد تا شرفی هم گل قاسمپور را جواب داده باشد.

دقیقه 21: کرمانی ها که از بازی زیبا حسابی کیفور شده بودند و منظر اتفاقات جالب تر هم بودند خیلی معطل نشدند چراکه در این دقیقه دهنوی با یک پاس عمقی زیبا شجاعی را صاحب توپ کرد و او با دریبل دروازه بان سرچشمه دومین گل تیمش را هم به ثمر رساند تا یکبار دیگر تیم های پائین جدول پیغام بفرستند دیدید گفتیم تبانیه!!

دقیقه 35: اگر هواداران لیونل مسی از بازی های اخیر او حسابی دلخور شده بودند و دلشان برای آن مسی جادویی تنگ شده بود می توانستند در این بازی برای یادآوری آن مسی به نمایش قاسم دهنوی خیره شوند! شماره پنج مس در حدی فوق العاده ستاره شده بود و در این بازی هر کار که دلش می خواست انجام می داد. دریبل لب خط او در این دقیقه نشان داد این دهنوی حداقل در این بازی مهار شدنی نیست.

دقیقه 39: شجاع خلیل زاده بعد از خطای خود کخ منجر به دریافت کارت زرد هم شد به داور چیزهایی گفت که خیلی ها را به یاد احمد حسن زاده و محرومیت بی دلیلش انداختند. البته شانس با او یار بود که جو ورزشگاه با مس کرمان بود در غیر این صورت یکبار دیگر یک اخراج بی مورد دیگر کار مس را گره دار می کرد. البته این اتفاق یک حسن دیگر داشت که شرفی را بعد از این همه مدت از روی نیمکت بلند کند تا حداقل کمر او خشک نشود.

دقیقه 48: نیمه دوم هم درست مثل شروع نیمه اول با گل آغاز شد تا همچنان کیف کرمانی ها کوک باشد. سرچشمه آنقدر سخاوت داشت که حتی سپهر حیدری هم سرانجام موفق شد با پیراهن مس در سابقه بازیگری اش گل به ثبت برساند! بازهم ردپای یک قاسم دهنوی در گل دیده شد و سانتر او از روی کرنر بعد از تاثیر گزاری شجاعی در روی تیر دو به حیدری رسید تا او با ضربه سر گل سوم مسی های کرمان را به ثمر برساند و خیال ها را راحت کند.

دقیقه 53: گزارشگر بازی که از ابتدا نفهمیده بود تماشاگران دقیقا کدام تیم را تشویق می کنند کاملا دچار جو عاطفی بازی شده بود تا یک جمله تاریخی را بگوید! او بعد از گل حیدری فرمودند:" هواداران یکصدا مس رو تشویق میکنن که نشان از اتحاد هواداران دو تیمه که دوست دارن برای دوتا تیم گل به ثمر برسه..."!! به صد نفر از کسانی که مفهموم این جمله را درک کنند یک دوره کلاس گزارشگری زیر نظر جواد خیابانی اهدا می گردد!!

دقیقه 55: بازهم قاسم دهنوی و سانتر دقیق او و بازهم ضربه سر سپهر حیدری اما اینبار برای اینکه ببیندگان تلویزیونی خیلی به زحمت نیافتند مدافع مس توپش را میلی متری به اوت زد!

دقیقه 80: تماشاگران که از برد مس کرمان و گرفتن انتقام بازی رفت و بقای این تیم خیالشان راحت شده بود ورزشگاه را ده دقیقه پیش از موعد ترک کردند تا نشان دهند کرمانی ها همانند تیمشان کاملا وقت شناس هستند و می دانند چه زمانی مناطق پر خطر را ترک کنند!

دقیقه 86: مقداد قباخلو یک دقیقه بعد از تعویضش روی پاس امرایی گل چهارم مس راهم روی یک تک به تک به ثمر برساند تا بهترین پیروزی مس در این فصل بعد از شکست سه بر صفر سپاهان رقم بخورد.حالا کرمانی ها که نتایج سایر تیم ها را هم شنیده بودند کاملا برروی ابرها سیر می کنند با این پیروزی درخشان سقوط آن ها تقریبا غیر ممکن شده است. ان ها حالا یک امتیاز از دو بازی آینده خود می خواهند تا دیگر روی کاغذ هم ترس سقوط نداشته باشند.

یک دقیقه بعد از بازی: اصغر شرفی که گویا قصه جن و بسم الله را با قاسمپور اجرای زنده می کند! بازهم برای رویارو نشدن با مربی سرچشمه به سرعت راهی رختکن می شود.

ده دقیقه بعد از بازی: ماجراها همچنان حول حوش اصغر شرفی چرخ می زند و او در کنفرانس مطبوعاتیش با پدر یکی از بازیکنانی که روی نیمکت نشانده بود درگیر می شود تا تلخی های این بازی برای او تمامی نداشته باشد!

پانزده دقیقه بعد از بازی: نصرالله گنجعلی خانی که حالا با بقای تیمش خستگی را بیشتر روی دوشش احساس می کند جلوی درب ورزشگاه روی زمین می نشیند و حتی قصد بوسیدن دست هواداران تیمش را دارد. او که در چند جمله کوتاه می گوید سی سال سابقه خودم را در این چند ماه گذاشته بودم خداروشکر که خراب نشد...حرف های او یک دنیا حرف در خود دارد...دنیایی که با گذر مس از شرایط خطر حالا بیشتر از زوایای پنهان آن پرده برداری می شود!

(منتشر شده در نشریه استقامت)